...........
خسته شدم،خسته... الان فقط دلم می خواد یکی بود که حرف زدن باهاش ارومم می کرد، بغلم می کرد و بهم می گفت که کابوس روزهام تو خواب شب هام هم، ادامه پیدا نمیکنه، حداقل یه شب فقط یه شب کابوس نبینم.
ازین بالا و پایین رفتنای مداوم خسته شدم به خدا خسته شدم...
* بابت سنگینی بلاگ شرمنده، همین روزا یه بلایی سرش میاد.