آرشیو.میل

بازدیدکنندگان

موزیک

لينكدونی

يه‌حرف،يه‌روزنه

عمر کشون

بابا میگه قبلنا خیلی بیشتر بوده، این هفته ی وحدت شیعه و سنی رو راه انداختند تا از تعداد این جور برنامه ها کمتر کنند.عمر کشونو میگم.برای رکسانا که تعریف می کنم، با تعجب می پرسه مگه چنین مراسم هایی هنوزم هست؟ میگم اره حتی تو تهران!
بابا میگه قدیما تو قم آدم های معروفی بودند که این کارارو می کردند.بچه ها از صبح می رفتند دم خونه ی فلانی که آدم جدی و معروفی بود و می دونستند که روز عمر کشون به هیبت دیوونه ها از خونه میاد بیرون، و بچه ها هم با سنگ و چوب به دنبالش!
نقل هایی مخصوص این روز درست می کردند که وسطش پشگل گوسفند می ذاشتند.خررو رنگ قرمزمی زدند با تزیینات، راه مینداختن تو خیابون و بهش لگد میزدند، که چی مثلا عمره! هر کی هم بهش می رسید بدترین فحشی که بلد بود رو نثار می کرد و کاری می کرد.
زنهای گنده پستونک و یا هویج می ذاشتند دهنشون و سوار خر می شدند و تو جمعهای خصوصیشون از خودشون صداهای ناجورو خل بازی در می اوردند!
دو سال پیش بود که رفتم تو چنین مجلسی در قم، از عالمای معروف قم بود و این برنامه رو خانمش تو زیر زمین خونه راه انداخته بود.مهمان ها همه شیک و پیراسته و بعضیاشون هم اصالتا اهل نجف و کربلا بودند.
گمونم روزای اول دستگیری صدام و شادی عرب ها بود.خانم ها اکثرا قرمز پوشیده بوند و رژ قرمز زده بودند. یکدفعه یه نفر با ماسکی از صدام که به صورتش بود و با تیپی مردانه وارد مجلس شد و با چاقویی مصنوعی ضرباتی رو به مهمونها می زد. زنی که ماسک پیرزن گذاشته بود ادای در اوردن چیزهایی رو از دماغش و مالیدن اون ها به لباس مهمون ها می کرد.دو نفر رفته بودند تو پوستین خراسباب بازی و به مردم لگد می زدند و صدای عر عر در می اوردند. خانم مسنی که سراپا قرمز پوشیده بوده بود، روی زمین خودشو می کشید و همزمان در اوردن اداهاش، باد از شکم و دهنش خارج می کرد، با خلاقیت تمام!
رفتند توی همین روزا سفارش یه خر زشت که یه گوش هم نداره دادند.سفره ای قرمز انداختند و وسطش میوه های پلاسیده گذاشتند. و با یه آفتابه قرمز به مهمون ها اب دادند. توی این مجالس هر کی نفخ شکمش بیشتر باشه، برای ائمه انگار عزیزتره!
یاد مدینه می افتم که خواجه ها با ایرانی بدرفتاری می کردند.بعدا فهمیدیم که ایرانی ها رفتند روی قبر عمر فضولات انسانی ریختند! واقعا چه همتی و چه انرژی که ادم بخواد یواشکی چنین کاری انجام بده!
یاد خانم " ف" بخیر، وقتی با احتیاط تمام می خواست بعضی مراسم ها در اسلامو زیر سوال ببره، می گفت اگه نگاهی به زیارت عاشورا بندازید، هیچ لعنتیش از طرف انسان به یزید وارد نشده، همش میگه لعنت خدا بر ...باد، لعنت خدابر ... باد.هر وقت خواستین کسیو لعنت کنید، از طرف خدا لعنتش کنید ولی با این حال نفرین هر شخصی اولین اثربدشو روی بدن خودتون می ذاره.

ثواب داره، بلند بگو مشکلاتت حل بشه، لعن علی عمر، ثم ابا بکر عمر، ثم علی بن عمر....ثم عمر ثم عمر!

*گاهی یاد اون خونه و اون روز که می افتم ، حس کابوسی از خیمه شب بازی مسخره ای رو دارم که انگار تو خواب دیدم!
* شنیدن و دیدن همین چیزهاست که گاهی باعث میشه منکر اصالتم بشم.
* لینکی که داغ دلمو تازه کرد.

 |

بهترين حالت صفحه نمايش ۷۶۸ در ۱۰۲۴ می‌باشد.

Powered by Blogger