آرشیو.میل

بازدیدکنندگان

موزیک

لينكدونی

يه‌حرف،يه‌روزنه

گر به تو افتدم نظر، چهره به چهره مو به مو

یکی از بچه های بلاگر قمی رو، به زور، زیر بارون ، با حال آنفولونزا گرفته، کشوندمش پای شمع هایی که هر سال بساطش ایام محرم، خونه پدر بزرگ مرحومم به راهه.
پریشب بهم اس ام اس زده که یادته بهم گفتی دو ماه نشده بهت قول میدم کار پیدا می کنی؟ گفتم اره یادمه.
گفت دوروزه سرکار می رم.
این داستان بارها تکرار شده.

خوشحالیش که بماند ، همیشه یاد مادربزرگم می افتم که با اخمی که به من می کنه، میره سر سینی شمع ها و میگه: من نمی فهمم این خونه چرا فقط به غریبه ها حاجت میده!!!

* خدا پدر این گوگلو بیامرزه، پدر والا مقاممون چند روزیه با ما سر سنگینه و من هم با سرچ، هی در موردش مطلب در میارم و پرینت می گیرم و میرم خودمو لوس می کنم ولی راستش تا حالا که فایده نداشته!!!

*قرارشد مدتی دیگه هر چند کوتاه، سر کارم بمونم، بعدشم امیدوارم حالم اونقدر خوب باشه که راحت تر بتونم عوارض بیکاریو تحمل کنم!

*مطلبی که تو پست قبل برداشتم از وبلاگ آقای بلوچ بود، در مورد آموزش وبلاگ نویسی به طلاب!

من سبز می شوم اگر باشد بارش امید نگاهت...

 |

بهترين حالت صفحه نمايش ۷۶۸ در ۱۰۲۴ می‌باشد.

Powered by Blogger