آرشیو.میل

بازدیدکنندگان

موزیک

لينكدونی

يه‌حرف،يه‌روزنه

برگ تنها



من که تسبيح نبودم،تو مرا چرخاندي
مشت بر مهره تنهايي من پيچاندي

مهر دستان تو دنبال دعايي ميگشت
بارها دور زدي ذهن مرا گرداندي

ذکرها گفتي و بر گفته خود خنديدي
از همين نغمه تاريک مرا ترساندي

بر لبت نام خدا بود-خدا شاهد ماست
بر لبت نام خدا بود و مرا رقصاندي

دست ويرانگر تو عادت چرخيدن داشت
عادتت را به غلط چرخه ايمان خواندي

قلب صد پاره من مهره صد دانه نبود
تو ولي گشتي و اين گمشده را لرزاندي

جمع کن:رشته ايمان دلم پاره شدست
منکه تسبيح نبودم،تو مرا چرخاندی

نغمه رضايي


*همیشه می گفتم قسمت و تقدیر حرف اقدس خانماس!همه چی دست ماست،این ماییم که باید بااراده و همتمون برسیم به اون چیزایی که میخوایم.
بارهارسیدم، بارهاهم نرسیدم.قبول ندارم حرف اوناییو که خیلی محکم میگن همه چیزدست خودمونه.نمی دونم شده عزمشونو برای یه چیزی جزم کنندومدام سنگ بیفته جلوشون؟صددفعه برگردند و اگر کوتاهی کردند جبرانش کنندو باز...شده برای یه کاری کلی برنامه ریزی کرده باشن و یه مسیله جزیی همه چیو به هم بریزه،اون قدری که نفهمن اصلا چی شد؟
نمی دونم اراده خدا دررابطه بااراده ما انسانهادر طوله،عرضه،قطره،چیه!ولی من یکی زهراین قسمت وتقدیروخوردم،یه اتفاقی چه خیر چه شر،نخواد بیفته،بالا بری پایین بیای،نمیشه که نمیشه.

*مسابقه عکس"کاوه گلستان" در خانه هنرمندان یک پنج شنبه ی بارونی،خوشم اومد،مخصوصا عکس های دوره انتخاباتش.

*خدادستشواز رو دگمه استپ برداشت و فیلم شروع شدوالبته ترس های من هم.
مثل هنرپیشه ای که ازش میخوان این سکانس رو برای بار صدم اجرا کنه، نگران و عصبیم.
وایسادم سر جام،یه نفس عمیق کشیدم و میخوام که ذهنمو از رو گذشته متمرکز کنم روی الانم.سعی خودمو می کنم که یکی از بهترین بازیا باشه، شاید کارگردان سختگیر قبولم کرد و گذاشت یک قدم جلوتر برم.

*عکس مربوط به امروزه،حوض یه کافه تو کوه دربند.
امروزتوی یه روزبرفی،فرصتی خوبی بود برای دیدن کارناوال زیبایی های پاییز.
امیدوارم این برگ جدا مونده از درخت هم،درزلالی آب، زیر سایه درختها، خوابش آشفته نشه.

خدایا تو رحم کن بر بنده ها ی عاصی و خسته ات که همیشه نیتشون تویی و تویی و تویی.

 |

بهترين حالت صفحه نمايش ۷۶۸ در ۱۰۲۴ می‌باشد.

Powered by Blogger