ب گ ذ ا ر و ب گ ذ ر
بگذار و بگذر
باشه،چشم
مثل معتادی که تو ترک باشه،هرروز و هر روز در حال ترک یاد توام.ولی میدونی ترک کردن هم مثل خیلی چیزای دیگه آداب داره،اصول داره نمیتونی یکدفعه بگی اجی مجی لاترجی و دیگه ...پر!
جنس یاد کلا غلیظ و شیرینه،اگرم عزیز باشه که خیلی چسبنده میشه.مثل شربتی میشه که رو وجودت ریخته شده و نوچ شده ...
فکر میکنی،با چند سال گریه میتونم یادتو پاک کنم؟
بگذار و بگذر
چه جوری؟
چقدر قانون بگذارم،اساسنامه بنویسم،تبصره،تنبیه،تشویق،بیخیالی،سخت گیری،غم،شادی.
قانون که راه دست دل نیست.دل که ترک و منع و گریز بلد نیست،دل اتاق پذیرایی وجوده.
عقل رو نمیدونم بگم کجای وجوده ولی ناظره.
فقط گاهی خیلی عرضه از خودش نشون نمیده،جوگیر میشه و هی وایمیسه دلو نگاه میکنه و میگه هی طفلی دل،طفلی دل.
بیچاره چو منی که ناظر تو شدم .لاکردار بد مهربونی بد.
بگذار و بگذر
باشه ولی میدونی:
مگه هوس بود؟گناه بود؟سنگین بود که بذارمش و برم؟
سبک بود،عشق بود،محبوبترین مهمون اتاق پذیرایی بود.ازاونا که سه روزه دوست نداری غیبش بزنه،ولی میزنه.بدجورم میزنه.
بگذار و بگذر
بی انصاف،سخته،سخته...
یادش بخیر،نفهمیدم اونموقع استاد چی گفت .هنوزمهمون خیلی عزیز نداشتم که گفت:یاد،آدمو مریض میکنه.
آره راست گفت ،منم مریضم،باورت بشه یا نشه بعضی روزا علایم مرگ دارم.گوشهام در خلا بی عشقی مدام سوت میکشه و دستهام بی حرارت دستی داره از سرما سیاه میشه.
این نبضه که به زور باید لمسش کنم تا یادم بیاره که جزو مرده ها محسوب نمیشم.
بگذارم و بگذرم
دلم میخواد،باور کن.
زنده به گورم کردن و اون قوم هنوز داره نفس میکشه و دل هوا میکنه.
و من که زیر این تیره خاک یاد تو دارم خفه میشم.
*شاملو تو چی کشیدی که گفتی
ای دوریت آزمون سخت زنده به گوری
ای دوریت آزمون سخت زنده به گوری
ای دوریت آزمون سخت زنده به گوری
آری باید گذاشت و رفت ،باید رفت باید...
*چهارشنبه هوا برای نفس کشیدن خیلی کم بود،چرا هیچ کس تا حالا بمن نگفته بود،که لباس جا مونده مهمون غیب شده رو بوییدن خفگی میاره؟؟؟