آرشیو.میل

بازدیدکنندگان

موزیک

لينكدونی

يه‌حرف،يه‌روزنه

موجیم که آسودگی ما عدم ماست

از فعالیت موج پیشرو نمیدونم خبر دارین یا نه ولی یه سر برین بزنین،دیدن شادی بچه ها اونم چنین بچه هایی خیلی لذت بخشه.
.برای جمع آوری پول یک روزرفتم پیش رییس این شرکت مادری که فعلا توش کار میکنم.با توجه به ارتباطمون که ایشون معلمی شاگردی !میدوننش تا رییس کارمندی و با توجه به دست و دلبازیش فکر کردم یک پول قلمبه ازش میگیرم.
بعد از حدود یکساعت ونیم بحث به هیچ نتیجه ای نرسیدم،با اینکه دوره کلاسهای ارتباط موثرو گذروندم و بحث متقاعد سازی،عجیب انرژیمو گرفت و یه قرون هم نداد.
مدام تاکید میکرد من تو این برنامه ها زیاد بودم، گول سایت و این چیزاروهم نخور.هر چی بهش گفتم این آقا دوست یکی از دوستان خانوادگیمون در بم در اومده و اونجا بودن و من خانمشونو دیدم و با خودشون حرف زدم،به خرجش نرفت که نرفت، تازه نصیحتم میکرد.یکی از نصیحتهاش این بود که پول زیادی بهشون بده که اگه بعدا فهمیدی کلاهبردارن ،بتونی ازشون شکایت کنی!
موقعی که از اتاقش می اومدم بیرون گفت شما بسیار ساده این و خوش قلب و میشه گولتون زد و البته بگم که خیلی دوست داشتنی هستید!فکر کنم منو با خر تو کارتون شرک یه لحظه یکی دیده بود!!

اینکه من نتونستم متقاعدش کنم ،یه بحث قضیه است و این که من ساده ام یک چیز دیگه. واینکه مردم سادگیو با احمقی اشتباه میگیرن یه چیزدیگه!ولی چیزیکه مهمه این آقا معاون طرح و برنامه یک شرکت سرمایه گذاریه.یعنی کسانی که بهش مراجعه میکنن،طرحهای بزرگی دارن که میخوان با مشارکت به پول برسوننش.و البته که تو این متقاضیان،کلاهبردارهم هست.یعنی دنیاش به صورتیه که مراجعه کننده رو کلاهبردار میبینه، مگه اینکه خلافش ثابت بشه.
پس این من نبودم که نتونستم متقاعدش کنم،من باید روی دنیای اون از نظر دیدگاهش اثر میذاشتم که از من دیگه ساخته نبود.شایدم یه توجیه باشه،نمیدونم.
میگن وقتی میخواین به هدفی برسین،سعی کنین با تکیه به دلایل خود شخص اونو متقاعد کنین نه دلایل خودتون.البته بهتره که قصدتون گول زدن نباشه!ولی ایندفعه نتونستم.

حالا این عکسها دلیل خوبیه که بتونم بهش ثابت کنم که من احمق نبودم و ازون مهمتر اینکه هنوز آدمهای بی توقعی هستند که مثل فرشته بر آدمها نازل میشن.فقط ما یکم یادمون رفته فرشته ها چه خصوصیتی داشتن و چه کارهایی میکردن!البته اگه نگه اینها همش فتو شاپه!!

سعادت نان گرم و خوشبویی ست
که بی اختیار میخواهیم
لقمه ای از آنرابه دیگری بدهیم.

بیژن جلالی

جناب مهندس سعیدی و خانم جنیدی:
آنانکه آفتاب را به زندگی دیگران ارزانی میدارند،نمیتوانند خود از آن بی بهره باشند.
امیدوارم همیشه با تمام مشکلاتیکه سر راهتونه ،برا اون بچه ها،روزنه های پر فروغی باشین.
خسته نباشید و خدا قوت.


در کتاب "زبان بدن" نوشته "آلن پیز" قسمت دست،نوشته شده که کسانیکه هنگام صحبت با شما کف دستشونو نشون میدن،اون لحظه دارن صادقانه با شما صحبت میکنن.مگه اینکه خیلی حرفه ای باشن و بخوان ازین طریق شمارو گمراه کنن،چون این حرکت نشون دادن کف دستها،حتا ناخواد آگاه رو شما تاثیر میذاره.
مطالعه ی این کتابو بهتون توصیه میکنم در خیلی از روابط کاری و زندگی براتون میتونه مفید باشه.

پارسال یه جامعه شناس از اقواممون کف دستشو بهم نشون داد و گفت:نرگس تو خیلی با همه اینجوری،خیلی صادقی.با مردم نباید اینجور بود.دستشو کمی اریب کرد و گفت :باید اینطوری باشی.
چند روزه خیلی دارم به زاویه اون کف دست ،فکر میکنم...

 |

بهترين حالت صفحه نمايش ۷۶۸ در ۱۰۲۴ می‌باشد.

Powered by Blogger