آرشیو.میل

بازدیدکنندگان

موزیک

لينكدونی

يه‌حرف،يه‌روزنه

خواستگاری برای احمق!*

*این داستان برای بعضیا تکراریه ولی بدلائلی دوباره اینجا میذارمش،کتاب" عادت میکنیم" پیرزاد رو که تموم کردم و زمین گذاشتم ،این
متن رو نوشتم خیلی هم دوسش دارم!

**از دوستانی که لینک بلاگ اسکای رو تغییر آدرس دادند ،ممنونم.اگر لینکیو جا انداختم ،عمدی در کار نبوده ،روی اشتباه همه دیلیت
شده بود که بمرور گذاشتم،اگه کسی رو جا گذاشتم تذکر بدید لطفا.
****برای دوستی که پرسیده بودند،آدرس ای میل در منوی اصلی قرار داره .این قسمت یه حرف ،یه روزنه هر دفعه یه جمله است.میشه بدونم میخونیدش ?
***نظرات قبلی رو جواب دادم.ولی خداییش برای مطلب بزرگداشت استاد نواب صفا خیلی زحمت کشیده بودم،اصلا تحویل نگرفتید!

عینکشو میزنه بالای موهاش،لنزای بیرنگشو بر میداره و دونه دونه میذاره روی مردمکهای سبزش.ریمل مشکی رو بر میداره و و هر مژه اش رو سه چهار برابری ضخیم و تیره میکنه.با این مژه های تیره چقدر وحشیتر بنظر میاد.ذاتش وحشیه،یه فروردینی سرکش که راحت رام دل نمیشه.هر دفعه لنز میذاره یاد حرف دختر عمه اش میفته،خره برو عمل کن ،الان چشمهای سبز،رو بورسه،اونم چشمهای تو.
باید بزنم،باید بزنم...

توصیه شده ی خان عمو جانه،اونور میز تو هتل نشسته و با بند ساعت گرون قیمتش داره ور میره،فقط میدونه که باید گرون باشه،حتما کسیکه ماشین رونیز سوار میشه ،ساعتش هم گرونه!نگاهش از روی مچ دست پسر میره بالا،چه بلوز خوشرنگ و تمیزی پوشیده،یعنی همیشه انقدر تمیزه؟چه کراوات شیک و خشگلی،اوم بد نیست،سورمه ای با خطوط درهم آبی آسمونی،عشقش چه رنگیه؟ یعنی تا حالا عاشق شده؟چقدر راحت لم داده،میتونه ازین رسمیتر بشینه،نمیتونه؟چقدر حرف میزنه،پشت سر هم،خیلی که حواسش رو جمع میکنه ،4کلمه رو بیشتر از همه میشنوه :خونه،ماشین،ویلا،پول...خونه ،ماشین،ویلا،پول.پیش خودش تکرار میکنه تعهد،وفاداری،عشق،صداقت...تعهد ،وفاداری،عشق،صداقت!
باید بزنم،باید بزنم...

.چشمهاشو ببین،خدای من یه دنیای دیگه است...دهن و چشم انقدر بهم نزدیک و پیامها انقدر متفاوت!شهوت و مرد سالاری تو چشمهاش داره موج میزنه،پول و ثروت تو کلامش،بابا طوفان بپا کردی با این امواج ...نه مثل اینکه هیچ خبری از صخره های غرور نیست که ترو بشکونه؟بحثش سر چی بود؟باید حواسم باشه،شاید یه سوالی ازم پرسید.ای بابا هنوز که داره از املاک جد و آبادش میگه....بگذریم.
موهاش چه کم پشته،از ایناس که بعد از 30 سالگی موهاشون شروع بریختن کرده !مهم نیست ولی تا حالا دستهای زنی توی این موها رفته؟خودتو گول نزن،بالاخره که چی !اگه نباشه که نرمال نیست!حالا معلوم نیست چه شامپویی میزنه!تصورشو بکن دختر کسیکه ماشین رونیز داره،شامپو پاوه بزنه به سرش!!!خوش خنده بوده بودن هم دردسره!نیش پسر تا بناگوشش باز میشه،تو دلش میگه نیشتو ببند پسره ی ...معلوم نیست با اون نگاه کثیفش چه جوری داره میبیندش، لخت یا با لباس خواب!
باید بزنم،باید بزنم...

2تومنی های نو رو از تو کیفش جلوی چشمهای دختر در میاره و میذاره تو بشقاب گارسون، 7 تا اسکناس آبی نو یعنی میدونه آبی
سرور هر چی رنگه تو عشقه؟؟؟انگار که قله توچال رو فتح کرده مرتیکه ،با لبخندی دعوتش میکنه بسمت ماشین،تو راه از چشمهای سبزش تعریف میکنه .
احمق، بی اختیار دستش میره زیر شال ،لای موهاش،مونده چه جوری اون مسیرو شونه به شونه اش تحمل کنه!
باید بزنم باید بزنم...

صدای داد و بیداد بابا داره میاد از بیرون ،احمق ،احمق،احمق !
احمق لنزاشو در میاره،ریملشو پاک میکنه عینکشو به چشمش میزنه و بفردا فکر میکنه،فردا شنبه است،فرصت خوبیه ،آرایشگاه خلوته،10 جفت چشم نچ نچ کنان نگاهش نمیکنن ،وقتی داره به شهناز جون میگه،مثل 3سال پیش برام 3 سانتی بزن.میدونه خونه که بیاد،مامانش میگه خاک بر سرت کنند،دیوونه ی بدبخت، و باباش میگه احمق، باز تو رفتی گند زدی تو اون موها.

باید بزنم،باید بزنم،هم موهامو،هم دادهامو...

 |

بهترين حالت صفحه نمايش ۷۶۸ در ۱۰۲۴ می‌باشد.

Powered by Blogger